تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


گفتی دوستت دارم . قلبم تندتر از همیشه تپید لبخند زدم و باورت کردم

بااینکه می دانم لبها دروغ می گویند . با صدایت مرا نوازش کردی تپش قلبت

را حس کردم مهربان و پاک بود در اغوشت غرق محبت شدم به تو تکیه کردم و ارام شدم
 


|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


هر وقت خواستی بدونی کسی دوستت داره

تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببینی

اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشید بدون برات میمیره

. اگه سرشو انداخت پایین و یه لحظه رفت تو فکر بدون

بدونه تو میمیره و اگر هم خندید بدون اصلا دوست نداره


|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد .

من ساده به خیالم که همه کاروکسم شد.

اون که عاشقانه خندید خندهای من دزدید

زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید.



|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


کتاب عشق است.ساده ترین درس زندگی آن است : هرگز کسی را میازار .

محبت خرجی ندارد ، در حالی که همه چیز را خریداری میکند .

خوشبخت کسی است که خدا دلی پر عشق به او ارزانی کرده است

وقتی قدرت عشق غلبه کند بر عشق به قدرت ، اون وقته

که دنیا طعم صلح رو میچشه ، بهتر اینه که

غرورت رو به خاطر عشقت فراموش کنی تا عشقت رو به خاطر غرورت.


|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


زندگب زیباست نه به زیبایی حقیقت. حقیقت تلخ است نه به تلخی
جدایی.....جدایی سخت است نه به سختی تنهایی.


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


در سکوت می توان نگاه را معنا کرد و آن را با عشق به دل پیوند زد می توان
بهار را به دیدار برگهای خزان زده برد و برای رازقی های امید از عطر دوست
داشتن گفت می خواهم سکوت کنم و تنها به حرف نگاهت گوش کنم.


|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


نمی بخشمت....بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی....بخاطر تمام غمهایی
که بر صورتم نشاندی .....نمی بخشمت .....بخاطر دلی که برایم شکستی
.....بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی.....نمی بخشمت .....بخاطر زخمی که بر
وجودم نشاندی.....بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی.... و می بخشمت بخاطر عشقی
که بر قلبم حک کردی محبت از درخت آموز که حتی سایه از هیزم شکن هم بر نمی دارد.


|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 سلام به نازنینی که دیروز عاشقی مان را بیش از غرورش دوست داشت

وامروز که غرورش را بیش از من دوست دارد.


|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

باز هم غم عشق و ناله جدایی در من فغان کرد

نمی دانم آیا آب عشقی پیدا خواهدشد

که این آتش را در من خاموش کند

گر این آب پیدا نشد این آتش در من چه خواهدکرد

مرا خواهد سوزاندولی من از خدا می خواهم که این آتش آتش عشق توباشد

خدایا! ما اگر بد کنیم،تو را بنده های خوب بسیار است،

تو اگر مدارانکنی ما را خدای دیگر کجاست ؟

(ما را خدایی دیگر کجاست)

 


|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


میشه مثل یه قطره اشک بعضیا رو از چشمت بندازی .... ولی هیچ وقت نمی تونی

جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بازیا از چشمت جاری میشه

بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت

هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و

ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم

به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند




|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

نگاهت را به کسی دوز که قلبش برای تو بتپه چشمانت را با نگاه کسی اشنا کن

که زندگی را درک کرده باشه سرت را روی شانه های کسی بگذار که از صدای

تپشهای قلبت تو را بشناسه آرامش نگاهت رو به قلبی پیوند بزن که بی ریاترین

باشه لبخندت را نثار کسی کن که دل به زمین نداده باشه رویایت رو با چهره ی

کسی تصویر کن که زیبایی را احساس کرده باشه چشم به راه کسی باش که تو را

انتظار کشیده باشه اما عاشق کسی باش که تک تک سلولهای بدنش تقدس عشق را درک کند


 


|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

آنچه را که دوست داری بدست آور

وگرنه مجبور میشوی آنجه را که دوست نداریتحمل کنی

. همیشه باور داشته باش که خدا تو را فراموش نمی کند

حتی اگر تواو را فراموش کرده باشی


|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ...

غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست

که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکدیگــرنگــــاه کنیم


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد

اگر به حجله آشنایی ، برخوردی وعده ای به تو گفتند

کبوترت در حسرت پرکشیدن پر پر زد ! تو حرفشان راباورنکن !

تمام این سالها کنارمن بودی ! کنار دلتنگی دفاترم ! درگلدان چینی


|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری

و روز بعد تنهایی به همین سادگی

او رفته است و همه چیز تمام شده

مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به

حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟

این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان


|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

می نویسم
می خوانم و فریاد می زنم
همیشه دوستت دارم
اما حیف که
دوست داشتن همیشه کافی نیست......
بی تو دیگه نمی تونم
ذره ذره تموم شدم
ای بی وفا ای مهربون
تو رفتی و تنها شدم
حالا می گم بیا ولی
انگار دیگه نمی تونی
یکی دیگست تو زندگیت
اینو از قلبت شنیدم
می دونی گریه می کنم
شبا برای عشق تو؟
نمی رسم به تو ولی داد می زنم دیوونتم


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


انسان بودن یعنی این که وقتی با کسی

مشتاقانه کوهی رو بالا رفتی اما رو قله

حس کردی که ازش بی نیاز شدی

یادت نره که اون پایین چقدر بهش نیاز داشتی



|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه

همه با هم دیگه هستن

همه خیلیا رو دارن

یکی هست که وقت گریه سر رو شونه‌هاش بزارن

ولی من از همه دنیا ترو داشتم، ترو داشتم

وقتی گریه میکردم سر رو شونت میذاشتم

همه تنهائیامون مال هم بود ، مال هم بود

هرچی باهم دیگه بودیم ، واسه من خیلی کم بود

انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه

داشتنه تو قوت پرواز

برای این بال شکسته است

بودن تو جرات لبخند

صدای این لبهای بسته‌ است

دارم از عطش میمیرم ، ابر من کجا میباری ؟

تن من خشکید و پوسید

تو به سبزه‌ها میباری

انتظار تو فقط مال منه

سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه




|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟

عمر ما ار مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا ؟

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا ؟

وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟

آسمان چون جمع مشتاقان ، پریشان می کند
درشگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟

بی مونس و تنها چرا ؟
تنها چرا ؟ حالا چرا




|
امتیاز مطلب : 74
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

پیداست هنوز شقایق نشدی

زندانی زندان دقایق نشدی

وقتی که مرا از دل خود می رانی

یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی

زرد است که لبریز حقایق شده است

تلخ است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی وگر نه می فهمیدی

پاییز بهاریست که عاشق شده است


|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

جدایی درد بی درمان عشق است

جدایی حرف بی پایان عشق است

جدایی قصه های تلخ دارد

جدایی ناله های سخت دارد

جدایی شاه بی پایان عشق است

جدایی راز بی پایان عشق است

جدایی گریه وفریاد دارد

جدایی مرگ دارد درد دارد

خدایا دور کن درد جدایی

که بی زارم دگر از اشنایی



|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

دانلود


|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: کلیپ , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

دانلود


|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: کلیپ , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

اگه نیایی

می دونم آسمون رنگ چشای تو داره

می دونی شب مهتابی پیش تو کم می یاره

می دونم مرغهای ساحل واسه تو دم میزنن

می دونی شن های ساحل واسه تو جون میبازن

می دونم اگه بری همه اونا دق می کنن

می دونی بدون تو یه کنج غربت میمیرم

می دونم با رفتنت آرزوهام سراب میشه

می دونی اگه نیای بدون تو چه ها میشه

می دونم اگه بخوای می تونی باز تو بیای

تو بیای پا بزاری بازم روی دوتا چشام



|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
ع
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

هنرم بود که هرگز نشوم یار کسی

 تا که رخسار تو دیدم ، هنرم باطل گشت .

من به یادت آه را بر روی غم حک میکنم

تا بدانی انتظار دوست یعنی اوج عشق .


ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست

چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست






|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

دانلود


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: کلیپ , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

دانلود


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
موضوعات مرتبط: کلیپ , ,
تاریخ : سه شنبه 14 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

ماه من،غصه نخور زنـدگـی جــذر و مــد داره     

دنیامون یه عالمه آدم خوب و بد داره

ماه من،غصه نخور همــه کــه دشمــن نمیــشن         

 همه که ، پُر غم  مثل تو و من نمیشن

ماه من،غصه نخور مثـــل مــاهــام فــراوونـــه       

  خیلی کم پیدا میشه کسی رو حرفش بمونه

ماه من،غصه نخور گــریــه پــنـــاه آدمــاســـت  

  تر و تازه موندن گل مال اشک شبنماست

ماه من،غصه نخور زنــدگــی بـــی غــم نمیـشه     

 اونیکه غصه نداشته باشه آدم نمیشه

ماه من،غصه نخور خیلــی هـا تنهـان مثــل تــو 

  خیلی ها با زخمهای زندگی آشنان مثل تو

ماه من،غصه نخور زندگی خوب داره و زشت        

خدارو چه دیدی شاید فردامون باشه بهشت

ماه من،غصه نخور دنیــا رو بســپــار بــه خـدا    

 هردومون دعا کنیم تو هم جدا، منم جدا

 

 


|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

                                                                              

 

 


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
موضوعات مرتبط: خنده دار , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

روزی که از تو جداشم
روز مرگ خنده هامه
روز تنهایی دستام
فصل سرد گریه هامه

...


|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

كی دل سنگ سنگت
از دل من خبر داشت
اشكای گرم گرمم
كی تو دلت اثرداشت
...


|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

مثل تموم عالم حال منم خرابه

مثل تموم بختا بخت منم تو خوابه

سنگ صبورم اينجا طاقت غم نداره

 طاقت اينكه پيشش گريه كنم نداره

حالي واسم نمونده دنيا برام سراب

داد ميزنم كه ساقي ميخونه بي شراب

يادي نكردي از من رسم رفاقت اين بود

اشكي برام نريختي عشق و صداقت اين بود

دشمن راه دورم درد دلم زياده

جاده به جز جدائي هيچي به من نداده

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

پسر كوچكی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت

تا دستش به دكمه های تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره.

مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش می داد.

پسرك پرسید: خانم، می توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟

زن پاسخ داد: كسی هست كه این كار را برایم انجام می دهد !

پسرك گفت: خانم، من این كار را با نصف قیمتی كه او می دهد انجام خواهم داد!

زن در جوابش گفت كه از كار این فرد كاملا راضی است.

پسرك بیشتر اصرار كرد و پیشنهاد داد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را

هم برایتان جارو می كنم. در این صورت شما در یكشنبه زیباترین چمن را در كل شهر خواهید داشت.

مجددا زن پاسخش منفی بود.

پسرك در حالی كه لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.

مغازه دار كه به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پ

سر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینكه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم كاری به تو بدهم.

پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را می سنجیدم.

من همان كسی هستم كه برای این خانم كار می كند


|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
تاریخ : دو شنبه 13 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

داستان کوتاه و زیبای دنیای مجازی...

 

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
 

مرا میبينی و هر دم زيادت میکنی دردم
تو را میبينم و ميلم زيادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
نه راه است اين که بگذاری مرا بر خاک و بگريزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی به گرد دامنت گردم
فرورفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگويی برآوردم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
 

از غم عشق تو ای صنم روز و شب ناله ها می کنم من
وز قد و قامتت هرزمان صد قیامت به پا می کنم من
دست بر زلف تو می زنم روز خود را سیه می کنم من

گر به فلک می رسد آه من از غمت
چشم تو دل می برد
دلربا یار

با من شیدا نشین حال نزارم ببین
بیش از این بد مکن فتنه به کارم مکن
بی وفا یار

آیین وفا و مهربانی درشهر شما مگر نباشد
سر کوی تو تا چند آیم و شم
زوصلت بی نوا چند آیم و شم
سر کویت برای دیدن تو
نترسی از خدا چند آیم شم

صبر بر جور تو می کنم من روز خود را سیه می کنم من
عمر خود را تبه می کنم من


|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
من از روز ازل، ديوانه بودم
ديوانه روي تو، سرگشته کوي تو
سرخوش از باده ي، مستانه بودم
در عشق و مستي، افسانه بودم

نالان از تو شد چنگ و عود من
تار موي تو، تار و پود من

بي باده مدهوشم ~ ساغر نوشم ~ ز چشمه نوش تو
مستي دهد ما را ~ گل رخسارا! ~ بهار آغوش تو
چو به ما نگري ~ غم دل ببري ~ کز باده نوشين تري

سوزم همچون گل، از سوداي دل
دل، رسواي تو، من رسواي دل

گرچه به خاک و خون ~ کشيدي مرا ~ روزي که ديدي مرا
باز آ که در شام غمم ~ صبح اميدي مرا ~ صبح اميدي مرا

|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
 

اي مهربانتر از برگ در بوسه‌هاي باران
بيداري ستاره، در چشم جويباران
آئينهء نگاهت؛ پيوند صبح و ساحل
لبخندِ گاه گاهت؛ صبح ِ ستاره باران
بازآ که در هوايت، خاموشيِ جنونم
فريادها بر انگيخت از سنگ ِ کوهساران
اي جويبار ِ جاري ! زين سايه برگ مگريز
کاين گونه فرصت از کف دادند بي شماران
گفتي : "به روزگاري مهري نشسته!" گفتم :
"بيرون نمی‌توان کرد، حتي به روزگاران"
بيگانگي ز حد رفت، اي آشنا مپرهيز
زين عاشق ِ پشيمان، سرخيل شرمساران
پيش از من و تو بسيار بودند و نقش بستند
ديوار ِ زندگي را زين گونه يادگاران
وين نغمهء محبت، بعد از من و تو مانَد
تا در زمانه باقيست آواز ِ باد و باران
 
 
 
 


|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

خانه ام آتش گرفتست
آتشی جانسوز
هر طرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرش ها را
تارشان با پود
...


|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
بی همگان بسر شود
بی تو بسر نمی شود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمی شود
...


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,

آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید